عـــــشـــق

 سلام بعد مدت ها به دوستای گلم همه خوبند؟

چه خبر

خیلی مشکل داشتم به خاطر همین نشده که مطالب بزارم وبه وبم سر بزنم

ولی از امروز آمدم پیشتون

 

نوشته شده در سه شنبه 5 / 4 / 1398برچسب:,ساعت 14:27 توسط ســــهـیـــــل| |

نمی دونم

نمی دونم چطوری بهش بگم

چطوری بگم که عاشقش شدم

عاشق اون نگاه گرمش

عاشق اون مهرش که تو دلم رفته

چطوری بهش بگم

اون به من خیلی اعتماد داره

اصلا فکرشو نمیکنه

من

نمیدونم چی میشه اگه بفهمه

شاید برای همیشه از من دور بشه

دیگه نتونم کنار باشم

و این حس یک عاشقه

که سر دوراهی مونده

باید تصمیم بگیره

باید عشقشو با خبر کنه؟

نمی دونم
 

نوشته شده در سه شنبه 5 / 4 / 1390برچسب:,ساعت 14:56 توسط ســــهـیـــــل| |

انتظار می کشم و باز انتظار می کشم؛ کار دیگری جز انتظار ندارم. انتظار برای آن چیزهایی که آرزوهایم را ساخته اند. انتظار برای روزهای بهتر، انتظار برای پایان تیرگی ها، انتظار برای گفتن حرفهای نگفتهای که راه گلویم را سد کرده اند، انتظار برای پایان یافتن خاموشی فریادهایم،انتظار برای شنیدن صدایی عاشقانه از میان تیرگی شب 

نوشته شده در سه شنبه 5 / 4 / 1390برچسب:,ساعت 14:53 توسط ســــهـیـــــل| |

برای تو....تویی که فقط فقط بایاد تو روزگارم به آرامش می رسد.می خواهم برایت بگویم از روزهایی که بی تو می گذرد .می خواهم برایت از لبخندهایی که هرگز روی لبهایم ظاهر نشده اند ودر برگریزان زندگی‌‍‍‌‍ راه بودن را گم کرده اند...
مهربانم!می خواهم خود را به دریا بسپارم امواج پریشان دریا مرا به جایی خواهند برد که دیگر هیچ از تو بر زبان نیاورم اما نمی دانم چگونه در آن نا کجا تو را فراموش کنم تنهایم مگذار در میان این واژه های نا مفهوم زندگی.من از چیزهایی که هر لحظه مرا به قعر دریا می برند می ترسم از سایه خود وحتی از سایه دیوارها هم می ترسم و هر چیزی که می خواهند مرا از تو دور کنند به حرفهایم نخند واقعا نمی دانم بی تو ضجه های تلخ بودن را به کدامین سو ببرم وبا مصیبت تنها ماندن را چه کنم.تنها شقایق وجودم!از تو می خواهم فانوست را برایم روشن نگه داری تا هیچ گاه غروب غم انگیزرا به فکر خود نسپارم ولی نمی دانم چرا که هر بار که می خواهم با تمام وجود همچون باد به سویت بشتابم لرزشی سرتاسر وجودم را فرا می گیرد

تقدیم به:
امشب گریه میکنم .گریه میکنم برا تو برای خودم برای تموم اونایی که خواستن گریه کنن نتونستن. برا ی تمام اون چیزی که خواستی ونبودم خواستم وبودی. امشب گریه میکنم به وسعت دریا به وسعت بیشه به وسعت دل عاشق.برای تو...برای تو....و به پاس احترام تمام تحقیرهایی که از دیگران شنیدم وهنوز شکست نخوردم

 

نوشته شده در سه شنبه 5 / 4 / 1390برچسب:,ساعت 14:26 توسط ســــهـیـــــل| |

سلام خوبید چه خبر ؟

چه خبر از امتحاناتون

راستی تا کنکور چطورین من که خیلی  استرس  دارم شما چی؟

 

 

نوشته شده در یک شنبه 20 / 3 / 1390برچسب:,ساعت 2:30 توسط ســــهـیـــــل| |


Power By: LoxBlog.Com